۱۳۹۱ تیر ۴, یکشنبه

آدم گرسنه ،دین و ایمان نداره ، اما دنبال دمکراسی و جامعه مدنی هم نمیره

درد مردم ایران دموکراسی نیست و خیلی از آنها معنی این کلمه روهم نمیدونند ویا با آزادی هم معنی میدونند ،حالا شما نعره بکشید و داد بزنید و از مزایای این دمکراسی کتا بها بنویسید و نطقها بکنید و سمینارها برگزار کنید .//
در ظاهر ممکنه که کاملا با شما موافق باشه ، اما بعد از رفتن شما پوزخندی
میزنه ومیگه: چه دل خوشی داره این بابا...برو فکر نون باش خربزه ،آبه.//
و همینطور،جامعه مدنی و مردم سالاری و اصلاحات بنیادین و هر اصطلاح و واژه و کلمه پر معنی و قشنگ دیگه و..الی آخر .//
برای مردمی که سرشون درد نمیکنه و کله شون بوی قرمه سبزی نمیده و
عادی میخوان زندگی کنند، دوچیزبیشتر توقع ندارند وخیلی برای آنها مهم هست ؛
۱- حکومتی که ایجاد آسایش بکند ./
۲ - جامعه ای که در آن آرامش داشته باشند .//
حالا میخواد حکومت کمونیستی باشه یا پادشاهی ،جمهوری اسلامی یا
لیبرال دمکرات ، فاشیستی باشه یا جمهوری خلقی و ......//
شنیدیم که آدمی که احساس فقر میکنه واقعا فقیره و هیچ چیز نداره ،،
ولی بدونیم که آدمی هم که احساس گرسنگی میکنه، نه سیر نمیشه و
در کل هیچ چیز هم حالیش نمیشه ...//
و وقتی از افراد سالخورده بپرسیم چه حکومت و حاکمی خوبه ؟،
 جواب میدن :
هر خری میخواد باشه باشه ،مردم نون داشته باشن ،جوونها کار داشته باشن..//
بعد ما سی ساله دنبال آزادی و برابری و دمکراسی و جامعه بی طبقه توحیدی یا جامعه مدنی و رفراندم و لیبرالیسم و مارکسیسم و لائیست و فمینیست و ایسم ها و کلمات قلمبه میدویم و نمیرسیم .//
چون نه حرفها رو میفهمند و نه روشنفکر نماها حرف اونها رو میفهمه و روزبروز از همدیگه فاصله میگیرند و دور میشن و همیشه برای مردم حرف زدند و هیچوقت هم حرف مردم را درست گوش نکردند وفقط توقع شنیدن و اطاعت کردن داشتند .//
راه و فاصله،شاید دور باشه اما باید به دل اونها نزدیک بود وحرفشون روفهمید  در غیر این صورت باید بازهم سی سال دیگه بهم گیر کنیم و
گره بخوریم تا دیگه تا دیگه هیچوقت ،هیچکسی نتونه این گره رو باز بکنه .......

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر