۱۳۹۱ مرداد ۱۳, جمعه

مدیریت بالاترین ، اگر بی تفاوت هستی باش،از به لجن کشیدنش جلوگیری کنید

مدیریت بالاترین ، اگر بی تفاوت هستی باش،از به لجن کشیدنش جلوگیری کنید
هیچ آشنائی و آگاهی از نحوه مدیریت این وبسایت ، جز بودن بالا یارهائی که
موظف به نظارت بر لینک ها و نوشته ها دارند ندارم ، که آن هم در برخی از
لینک ها با تاخیر و یا با اعمال سلیقه همراه میشود .//
اگر به این وبسایت که زمانی خار چشم شریعتمداری ها و تکیه گاهی برای
جوانان مشتاق مبارزه و آزادی بود واز نظر ارزش مادی هم به مبلغ ۵/۲
میلیون دلار هم رسید ،بی علاقه و بی تفاوت هستید ، لااقل از نابودی و به
لجن کشیدن آن خودداری و جلوگیری کنید ، تا با اینکار از کشتن تخم ناامیدی
و یاس در دل جوانان جلوگیری کرده باشید.//
هیچگاه به افت فاحش حضور کاربران در دوسال اخیر فکر کردید ؟
هیچگاه به آخرین پیام جدا شدگان اندیشیدید ؟
هیچگاه با بودن ۴۵ هزار عضو اما فعالیت تقریبی یکصدم از آنها ، برای
شما عجیب و سوال برانگیز نبوده ؟
رسالت یک کار در مسئولیت پذیری و پیروزی در درست به پایان
رساندن آن کار هست .//
به این لینک و نیت و هدف لینک گذارش کمی تعمق کنید :
بالاترین +کاربران +لینک +لینک گزاری + توهین +تهمت

عسگراولادی مظهر، بلاهت و تجاهل و تظاهر و دروغ

 اسد‌الله عسگراولادی مظهر ،  بلاهت و تجاهل و تظاهر و دروغ
۱- بلاهت :
عسگر اولادی می افزاید: وقتی بداخلاقیهای آمریکا و کشورهای غربی را دیدیم؛ چاره ای نداشتیم که کشورهایی را جستجو کنیم که در عرصه بین الملل خوش اخلاق باشند؛ در نتیجه به استقبال لبخند چینی ها در مقابل اخم غربی ها رفتیم. ناچار هم بودیم چرا که اگر این لبخند را نمی گیرفتیم و آن اخم ادامه داشت شکستمان صد درد صد بود...//
[ پس در نهایت ما پول خرید برخی از کالاهای مورد نیاز خود را از محلی باید تامین کنیم که روابط حسنه داریم که یکی از آنها چین است. ایران پول فروش نفت به چین را می گیرد و به کشورهای غربی برای واردات کالاهای مورد نیاز خود می دهد.]
این دیگر چه بلاهت و دیوانگی هست ،که در آخرهم ,  پول نفت را دودستی تقدیم غربی های اخمو میگردد!!
فقط یک کولی مفت باید به چینی ها بدهیم؟ نگوئید بد اخلاقی آنها ، بفرمایید بلاهت و ندانم کاری ما ...../ /

۲- تجاهل :
[[ از آن سو مزیت تجاری ایران با چین نیز بسیار است؛ به هر حال قیمت تمام شده تولیدات ما با قیمت تمام شده کالاها در کشور های همسایه و نیز چین تفاوت دارد. به دلیل ناملایمات بسیاری که امروز با آن دست به گریبانیم قیمت تمام شده یک کالای واحد تولید داخل در مقایسه با نمونه چینی آن، دو برابر است ]]
ایشان دلیل ورشکستگی کارخانجات وشرکت های تولیدی را که حتی پشت گوش مخملی ها هم میدانند که واردات
بی رویه از چین هست را (( مزیت )) میدانند ، که با توجه به مکاری و سیاسی ایشان ، گفتن این حرف فقط تجاهل به اصل این مطلب میباشد .//
[[[ چینی ها همانطور که در پی فتح کشورهای فقیر آفریقای جنوبی هستند، تفکر تسلط بر ایران را هم در ذهن می پرورانند و قرار است به همراه کارخانه هایشان کارگران چینی ای را که در چین هم بی خانمان هستند به ایران آورده و به عنوان آقا بالاسر در سرزمین ما سکنا دهند و ارباب مردم ایران بکنند .]]]
۳- دروغ گوئی :
{{در دانش فنی و انتقال تکنولوژی موفق بودیم. صنایع وابسته و زنجیره های تولید فعال بودند. بی کاری نداشتیم. امکان فشارهای اقتصادی به کشور به حد اقل ممکن می رسید. با سرمایه های ما صنایع دیگر کشورهایی که امروز مارا تحت فشار قرار داده اند گسترش و توسعه نمی یافت. تک محصولی نبودیم!. نیازی نبود به اجبار چینی ها و روسیه و هند تن در دهیم.... }}
ای دشمن خدا ، دم خروست را قبول کنیم یا قسم حضرت عباست را ؟
عسگراولادی: ناچار شدیم که به شرقی‌ها در برابر غربی‌ها امتیاز بدهیم !!!!!
۴- تظاهر و سیاه کاری :
[[امروز مردم ما گرانی ها را حس می کنند اما کمبود را اصلا احساس نمی کنند. هیچ کسی را در ایران پیدا نمی کنید که شب سر گرسنه بر بالین بگذارد. من این را اصلا ندیده ام و قبول ندارم که وجود داشته باشد.!!!!!
در حالی که در خیابانهای لندن افراد گرسنه را زیاد می بینید. تعداد کارتن خوابهای لندن از تعداد کارتن خوابهای شهرهای ما خیلی بیشتر است. اما کسی نمی رود این موارد را بررسی کند و کشورهای غربی به دلیل تبلیغات وسیعی که دارند این کاستی ها را مخفی می کنند. ]]
شما حتما چشمانتان ایراد دارد و بهتر است هر چه زودتر به چشم پزشک مراجعه کنید.....
البته واجبتر از چشمتان ، سیاهی و کثیفی قلبتان و پلیدی و پلشتی ، مغز و افکارتان هست، پس بروید و فکری به حال خودتان بکنید! تا ماهم با وجود چنین   (اسد) الله و ( حبیب) الله ! به دنبال الثعالب الله یا الجرذان الله وعدوالله ها بگردیم !!
که مطمئنا این قیافه ها  شیر و حبیب و دوست خدا نمیباشد :

گرفتار توهم و خود خواهی

گرفتار توهم و خود خواهی

خیلی از گربه های مجازی هم در صفحه چند اینچ
 
مانیتورشان خود را شیر میپندارند .......

۱۳۹۱ مرداد ۱۲, پنجشنبه

تکیه بر جای بزرگان نتوان زد بگزاف ....

تکیه بر جای بزرگان نتوان زد بگزاف / مگر اسباب بزرگی همه آماده کنی
(حافظ )
روزی که مسیح را به صلیب میکشیدند ، جمعی از یاران باراباس نیز محکوم به مصلوب شدن بودند //
 
در میان آنها مردی بغایت زشت رو و بد کلام و نابکار و بد طینت نیز بود که در کنار عیسی به صلیب کشیده شد.//
 
چندی نگذشت که آن مرد شروع به هتاکی و دشنام گویی وانداختن آب دهان به طرف مسیح کرد //
مردم باقیمانده ، با تعجب از وی پرسیدند :
 
ای نابکار ، این مرد که با تو بدی نکرده و نه تو و نه او همدیگر را نمیشناسید و در چنین حالتی این چه کار است ؟//
آن مرد خندید گفت : شما راست میگویید ، اما من با دیدن وی فهمیدم که او مرد بزرگ و دانایی هست و نام او در تاریخ جاودان خواهد شد ، من هم با اینکارخواستم در کنار وی نامم در تاریخ ماندگارو جاودانه شود .//
 
پس از گذشت دو هزار سال هم هنوز چنین افرادی وجود دارند!!
در گفتمان ها ولینک ها و نظرات بعضی از دون طبع هاو فرو مایگان که نه بهره ای از هوش و نه ذخیره ای از سواد و آگاهی و نه ادب و تربیت یک گفتگو ی سالم را هم ندارند ، حتی با کم محلی و کم توجهی هم ، خود را نخود آش میکنند و به اسائه ادب و فضل فروشی میپردازند .//
 
که شاید مورد توجه قرار بگیرند و ازاین نمد کلاهی برای خودشان دست و
پا کنند ، که زهی خیال باطل و امیدی واهی ، که بیشتر از پیش جهل خود را بنمایش میگذارند.//
 
که صحنه ای مسخره و رقت بار و حزن انگیز بوجود می آورند ,
 آنها باید این بیت را ملکه ذهن خود بکنند که حضرت حافظ میفرمایند :

در بساط نکته دانان خود فروشی شرط نیست ....
یا سخن دانسته گوی ای مرد بخرد   یا خموش.//

روز سوم شهریور ماه یکهزار و سیصد و بیست

تاریخ ایرانی برای روز سوم شهریور ماه یکهزار و سیصد و بیست نوشت:
در روز ۳ شهریور ۱۳۲۰، ایران به اشغال نیروهای نظامی روس و انگلیس درآمد.//
 
روس و انگلیس به بهانه حضور مستشاران آلمانی بدون اعلام قبلی از
شمال و جنوب به ایران نوین ،نوپا حمله کردند //
 
روس ،مظهر قلدری و خشونت و انگلیس ،مظهر سیاست و رذالت ، دست
به دست هم دادند و برای حفظ خودشان به کشوری که اعلام بی طرفی کرده بود یورش بردند .//

روس های همیشه گرسنه ، که هنوز هم در خطه شمال برای تشبیه سیری ناپذیربودن شخصی از*مثل روسها میماند ، استفاده میکنند .//
 
و انگلیس های همیشه طلبکار و خودخواه که تمام جهان هم دوای اشتهای سیری ناپذیر جهالت وجنایت آنها نبود و نیست .//
 
ایرانی که تازه ازسنت و فقر و جهل بیرون آمده بود و به ضرب وزوریک فرزانه سختگیرو دلسوز به جاده تجدد پای گذاشته بود و تاتی تاتی میکرد //
 
واو باردیگر با خردمندی مجبور شد برای حفظ همین دستاورد کوچک وحفظ جان ملت و جلوگیری از کشتارآنها تسلیم بشود و میزبان مهمانان نا خوانده بر خوان کشور ومردم خودش بشود و دم نزند .//
 
آمدند تا حسابهای قبلی را تصفیه کنند و انتقام بگیرند و غارت نیمه تمام را ادامه دهند و تمام کنند .//
 
و از تلاش وکوشش آن پادشاه آبادگر یعنی راه آهنی که با دو ریال های قند
و چای جمع کرده از مردم ساخته بود بنفع فقط خودشان و نجات جانشان در مقابل نیروی بظاهر شکست نا پذیر هیتلر استفاده بکنند.//

بدون هیچ احترامی ویا حتی کوچکترین سپاس و قدر دانی از سازنده آن
از پل پیروزی بهره بردند وبا توحش و بیرحمی نان را از گلوی مردم هاج
و واج بریدند و به شکم سربازان خودشان ریختند .//
 
و ده ها هزارگرسنه را از دنیا به گرسنگان ایران تحمیل کردنند تا باز هم از
مهر و بزرگواری و مهماندوستی این کهن دیاربنفع خودشان بهره ببرند .//
 
پدر را از خانه راندند و پسر ماند با سه دیو زشت وغولهای تنومند در روبرو و کینه ورزان و خائنین خنجر بدست بی رحم در پشت سر خود و آماده برای فروکردن خنجر ........//
 
درآغاز تنها دومین دهه از سن خودش با کوله بار سنگین ، وظیفه حفظ مملکت و مردمی بیمار و گرسنه از قحطی ساخته خرس و روبه پیر،
بدون داشتن قدرت واعمال آن در ملک خویش و پنهان شدن نادولتمردانی
که به مهمانی شبانه اجانب دلخوش بودند .//

وظیفه نگهداری ازوصیت وامانت سپرده به او از جانب پدرش ،//
 
تنها ولی بردبار و با ایمان بود و سرفراز از این آزمون بیرون آمد .//
فراموش مباد ،ستم و گستاخی بر مام میهن //
فراموش مباد ، چهره پلید ونیت شوم دشمنان این خاک را //
فراموش مباد ، دادن جواب به آن درروزی و امید به آن //
فراموش مباد ، یاد دلیران و دلسوختگان / /
فراموش مباد ، سپاس و قدردانی از پدر و پسر/ /
فراموش مباد ، مهر میهن از قلب ما//

بی تفاوت ها ....

بی تفاوت ها ....
مشتی آدم خسته و کم طاقتی که حیران ، مابین خوب و بد ،حق و باطل
و کردن و نکردن گیر کرده اند ودیگر کشش و توانایی نداشته و منفعل
مانده اند .//
 
حکم سیاهی لشگری را دارند که گاه بنابرسلیقه خود شان به چپ ویا راست متمایل میشوند .//
 
تمام آنها منتظرناجی وموعودی خیالی واسب سوار سفیدپوشی هستند تا به
یکباره بیاید و همه چیز را تغییر داده و دنیا را بوفق مرادشان درآورد.//
 
و یا منتظر آن یکروز نیامدنی هستند و با آن دلخوشند که آن یکروز بیاید !!
 
و در اصل خود را گول میزنند تا زندگی یکنواخت شان دارای معنی و خودشان صاحب هویتی حتی دروغین شوند تا آن احساس بد برشان غلبه نکند و تهی نگردند .//
 
در میان این جماعت ، موج سواران ، فرصت طلبان، هرهری مذهبان ، دمدمی مزاجان نیزهستند ولی از دیده ها پنهانند.//
 
و تکیه کلام آنها هم ( دیدی گفتم )، (میدونستم )، (من که گفتم )، (از اول معلوم بود ) هست ودرمواقعی که احساس امنیت میکنند ، سر درآورده و منتقدی زبردست و ناطقی توانا میشوند ولی با کوچکترین احساس خطر چنان ناپیدا میشوند که انگار اصلا وجود نداشته اند .//
 
و منطق کلی آنها حفظ آرامش جو موجود با دخالت نکردن و شلوغ نشدن و یا بیطرفی مصلحتی هست . و تمام فرصت سوزی و از دست دادن موقعیت ها وظرفیت ها مرهون این جماعت و مدیون مصلحت اندیشی آنان میگردد.//
 
آنها با کوچکترین نقد یا اشاره یا گلایه بر آشفته میشوند و تمام ناکامی ها
را برسر شخص منتقد آوار میکنند و با گفتن ((اصلا بما چه مربوطه )) از زیر مسئولیت نداشته ، شانه خالی کرده و میگریزند و بلافاصله بصورت خود جوش و اتومات در جای دیگر و سوژه ای دیگر گرد هم می آیند و روز از نو و روزی از نو.//
 
دنیای آنها به سردی یخ و شکنندگی بلور است اما قدرت تطابق و همزیستی آنها فوق العاده و بی نظیر میباشد.//
 
ولی من، متاسف و متاثر از این هستم که آنها ، آن ناجی و یا آن روز خیالی را هرگز نبینند و یاد آنرا باخود به آن دنیا ببرند.//
 
وبنابر قانون توارث این رویه ورفتار را برای فرزندانشان هم به میراث بگذارند .//

عجب کار سختی هست فکر کردن !!

عجب کار سختی هست فکر کردن !!

 
بلند شو یه کاری بکن از فکر کردن که چیزی در نمیاد .....؟
شاید این حرف را  به شما گفتند ,

 و یا  شما به کسی گفتید , 

 و یا  شاید در جایی شنیدید .
من هم شنیدم......،

اما دیدم خوب،

من باید فکر بکنم که چه کاری باید بکنم یا نه ؟ 

من  باید ;

فکر بکنم ....اما  درست فکر بکنم //
فکر بکنم....اما بهترین فکر را بکنم //
 
فکر بکنم.... اما سازنده فکر بکنم //
فکر بکنم.... اما ساده و شفاف فکر بکنم //

فکر بکنم....

 مثبت  و به امید  فکر بکنم ...
 عمیق و ریشه ای فکر بکنم ...

تنها به چیز های که دارم فکر بکنم ...
بتوانم شطرنجی فکر بکنم ...
واقعی و حقیقی فکر بکنم ... 


فکر میکنم که , فقط باید به چیزهائی که ارزش فکرکردن دارند ،

فکر بکنم .//

 وفکر بکنم که , بعد از فکر کردن باید به تمام ان فکرها عمل بکنم .//

در جایی این مطلب را از پرویز صیاد خواندم :

به من گفتند: بیکاری ؟ گفتم : نه ، دارم فکر میکنم......

گوسفند وار!!

گوسفند وار!!
حیوانی سربزیر و مظلوم و آماده برای دندان گرگ یا کارد سلاخی!
نمیدونم ساختمان فیزیکی بدنش هست یا دلش میخواهد که از پاهای عقبی گوسفند جلویی مسیر رو تشخیص بده و حرکت بکنه >>>>>>
حالا جلویی بره تو یک چمنزارسرسبزکه بهترواما اگه بره بیافته تو دره عقبی هم بی هیچ تفکرو هراسی اتوماتیک وار پشت سرش میره تو دره !!
اما وقتی پایی جلوش نمیبینه هراسان سرش رو بلند میکنه و بع بع میکنه تا دوباره دوتا پای عقب رو جلوش ببینه تا سربزیرآنها رودنبال بکنه !!
بعضی ازما آدمها هم مثل گوسفندها هستن نه قیافه ای ، بلکه فکری واخلاقی ودرمسیرزندگی ، گوسفند واروسربزیردنبال پا جلویی راه میرن و هر کاری جلویی بکنه ، میکنه و منکر تقلید کردنش هم میشه !!
 
بی دین و با دین / خوانده و نخوانده / بد و خوب / قرمز و آبی / .....
جلویی کرد اونهم میکنه?
 
 گفت و میگه / خورد و میخوره / رفت و میره و حتی اگر بع بع کرد ، بع بع هم میکنه ....
 
زحمت یه سر بلند کردن و دو متر جلوتر دیدن به خودش نمیده ولی درمسیر کمین گرگ یا سلاخ خانه ، زیر لب ازدرندگی گرگ و ستم وظلم قصاب ها نشخوار میکنه و قر میزنه ........
 ما که روی دو پا راه میریم ، ما چرا ؟؟

یک حقیقت


یک حقیقت

زنده یاد فریدون فرخزاد در یکی از آخرین برنامه هاش (لندن ) رو به
حاضرین گفت: اگر مسابقه ای ترتیب بدن , که قرار باشه از هر کشوری ۲
نفر از یک نردبامی بالا برن , بی برو برگرد ایرانی ها جزو اولین کسانی
هستند که پای نردبام حاضر میشن ,اما هرگز نمیتونن که از اون بالا برن!!
 میدونید چرا ؟؟ 
هر کسی چیزی گفت و در آخر خودش جواب داد که :
بخاطر اینکه هر کدوم بخواهد از نردبام بالا بره >>
اون یکی پاشو میگیره , میکشه پایین.!!!
روحش شاد

ماست سفید هست ، اما ماستی که من میگم سفید هست !

ماست سفید هست ، اما ماستی که من میگم سفید هست !
فعلا در اینترنت و دنیای مجازی گرفتار این روشنفکران شدیم :
ماست سفید است .نه ماستی که ما میگیم سفید است .
 
X ، یکی مثل من و Y ، یکی مثل اونا .....
 
x : ماست سفید هست .
 
y: نه ، ماست سفید هست .
 
x : منهم میگم ماست سفید هست دیگه .
 
y :نه من نظرم همین هست که ماست سفیده ..
 
x :دوست من شما درست میگی ماست سفیده ...
 
y : نه شما نمیتونی بمن بگی نگم که ماست سفیده ...
 
x : برادر من من نگفتم که تو ، نگی ماست سفیده .....
 
y : شما به من و دوستان هم میگی که نگیم ماست سفیده ...
 
x :عزیز من ،کی حرف دوستان شما رو زدم ؟
 
y : نظر شما برای خودت محترم ، اما حق نداری بگی نظر ما اشتباهه که ماست سفیده ...
 
x :شما به حرف من دقت کن ، منهم ازاول گفتم که ماست سفیده ..
 
y : ما اصلا آزادیم که بگیم ماست سفیده و این حق ماست .دلمون میخواهد .
 
x : من اشتباه کردم / ببخشید / نفهمیدم /من نمیدونم / هر چی شما میگین درسته .....[و اینجاست که باید فرار کرد.]
 
y : ادعای روشنفکری هم میکنن .ما خودمون از اول میدونیم ماست سفیده ...اینا دیگه کی هستن ؟؟؟/

۱۳۹۱ مرداد ۱۰, سه‌شنبه

دیوان عالی کشور ،آقای لاریجانی و جناب اژه ای چرا آن چهار نفررا اعدام میکنید ؟

دیوان عالی کشور ،آقای لاریجانی و جناب اژه ای چرا آن چهار نفررا اعدام میکنید ؟
به حکم اعدام این چهار نفر که از اختلاس گران و مفسدین اقتصادی هم که هستند،اعتراض میکنم و خواهان لغو حکم اعدامشان هستم ، زیرا بطور کلی با مجازات اعدام مخالفم و آن را درمان و راه چاره نمیدانم .//
 
چرا اعدام ؟
 
آیا با اعدام کردن آنها ریشه اختلاس خشک میشود ؟
 
(( اگر اینطور است چرا با اعدام افراد قبلی این معضل برطرف نشد ؟))
 
آیا با اعدام آنها مشکلات اقتصادی کشور حل و مرتفع میگردد ؟
 
آیا با اعدام آنها پول اختلاس تمام و کمال بازمیگردد ؟
 
آیا تضمین میکنید که با اعدام این چهار نفر دیگر شاهد هیچ اختلاسی نخواهیم بود ؟
 
آیا مسبب اختلاس ها وعلت آن این چهار نفر هستند یا خود آنها هم معلول میباشند ؟
 
 
آیا علت اصلی ضعف مدیریت و و عدم تحقیق و آگاهی و بینش درست مدیر نیست؟
 
آیا علت ا صلی ضعف و فساد ناظرین و مسئولین ناظرو محافظین نیست ؟
 
[[ حکایت میکنند که در دوران شاه عباس کبیر، خانه شخصی مورد دستبرد قرار گرفت و مالباخته مستقیما بنزد شاه عباس رفت و دادخواهی کرد ،شاه عباس دستور داد قراول و عسس شب گذشته آن محله را بنزدش بیاورند وبه فلک ببندند و چنین کردند ، حاضران با تعجب به شاه گفتند که : قربان این شخص دزد نیست و نگهبان است و مستوجب کیفر نیست ! شاه گفت مقصر اصلی همین شخص هست چرا که ، یا با دزد همدست هست و یا در کار خود اهمال و سستی نموده که دزدی صورت گرفته ،پس در هر دو صورت مستحق مجازات و کیفر است .//]]
 
بهر روی با کشتن این افراد هیچ چیز تغیری نمیکند و فقط خانواده های آنها را بی سرپرست و عزادار خواهید کرد و بجای آن باید که این افراد زنده بمانند و کار خود را جبران کنند و این افراد باید که بمانند و کار کنند و تا جائی که میتوانند از مبلغ مورد اختلاس را با کار کردن جبران کنند حتی اگر یک ریال باشد ،چرا که هیچکس با کشتن و مردن آنها هیچ سود و استفاده ای نخواهد برد .//
 
و بر شماست که ضعف مدیریت و عمق فساد و اهمال وسستی مامورین ناظر را با اعدام آنها نپوشانید و کلی تر و عمیق تر به معضلات اجتماعی بنگرید و بیاندیشید .//
به امید آنکه دیگر شاهد هیچ خلاف وهیچ اعدامی در هر موردی نباشیم/
 
اعدام نکنید
 

آیا واقعا شما ملی گرا و در راه ملت و دوستدار ایران هستید ؟

آیا واقعا شما ملی گرا و در راه ملت و دوستدار ایران هستید ؟
جبهه ملی و نهضت آزادی و در کل ملی گراها و یا ملی مذهبی ها یکی از قویترین و کارسازترین قوای مخا لف حکومت پهلوی و از عاملین اصلی برپائی طغیان جهل ۵۷ و از حامیان موثر و با نفوذ خمینی و یکی از
اصلی ترین بانیان و برپاکنندگان جمهوری اسلامی و صاحب اولین دولت
پس از حکومت پادشاهی در ایران بودند.//

 که اینک فقط در سالگرد مرگ دکتر مصدق رهبر و بانی ملی گرائی در مزار وی و یا سی ام تیر و یا ۲۸ مرداد برای بازگوئی کودتای ۲۸ مرداد وحسرت خوردن و گفتن هزاران باره اما ها و اگر ها و شایدها فعالیت سیاسی دیگری ندارند و نشست های آنها هم با میهمانی های خانگی تفاوت چندانی ندارد .//
این طیف  از خود خمینی در بنیان گذاردن حکومت جمهوری اسلامی،
سهم و نقش بیشتری دارند .//

 مرحوم بازرگان و سحابی و سنجابی و همین آقای دکتر یزدی از شناخته ترین چهره های آن بودند و هستند ،که از مسببین و سازندگان اصلی جهنم کنونی وآتشی هستند که بردامن خودشان و ما و نسل های آینده انداخته اند که همچنان این آتش میسوزاند واز بین میبرد و خاکستر میکند.//
 و هنوز یک معذرت خواهی ساده از نسلهای بعدی و یا ابراز پشمانی و تاسف ازآنها بصورت رسمی ندیدیم که بجای شرمندگی از برپائی این آتش ،
هنوز با افتخار از آن یاد میکنند !!
و اینک آخرین قدرت و و آبروی سیاسی خودشآن را هم با اصلاح طلبان خرج و بازی میکنند .//
و ما اینک حیران و متعجب از این هستیم که آنها که با ر ملی گرائی را بدوش میکشند و در اصول هفتگانه اعتقادی خودشان که اولین آن تمامیت ارضی هست ، با دیدن این همه خیانت و وطنفروشی و از بین بردن مملکت و ملت و ملیت ،کرایه و اجاره دادن خاک کشور به بیگانگان ، هنوز مشغول
مغازله و معامله با اصلاح طلبان برای اصلاح حکومت آخوندی هستند !!
که وجود و غیرت آن غیرتمند دلیر جدا شده از آنها , داریوش فروهر در هیچکدام از آنها نیست که را ضی به مرگ در تختخواب با سکته و بیماری
و تصادف هستند ، اما شهامت ایستادگی بر اولین بند از اصول عقایدی خودشان را ندارند .//
و این واپسین عمر را هم دودستی به زندگی چسبیده اند وحتی این چند صباح را ، حتی برای جبران جنایت خودشان هم هزینه نمیکنند و شاید هنوز هم منتظرند که سرو قامتان جوان جلو بروند و خون دهند و کشته شوند تا شاید آقایان باردیگر بتوانند، نه مزه بلکه بوی قدرت را استشمام کنند.//
آقایان ملی گرا , دیگر چیزی از ملی و ملت و ملیت باقی نمانده که شما مدعی ملی گرائی آن باشید،و اگر چیزی باقیمانده چرا نشسته اید ، برخیزید
و آخرین فرصت را که نهادن نام نیک از خودتان هست را از دست ندهید که شاید فردا هم دیر باشد .//

۱۳۹۱ مرداد ۸, یکشنبه

این مرداب متعفن

این مرداب متعفن
جناب دکتر محمود احمدی نژاد پس از گند زدن به حوزه سیاست و اقتصاد و
اجتماع و تاریخ و سیب زمینی و هاله نور و .......اینک به حوزه ادب و هنر
نیز پاگذاشته و قصد این یکی را هم کرده اند.//
ما که, در ادبیات گفتاری ایشان که گاهی با لحن چاله میدانی و گاهی با
لحن خاله زنک ها و گاهی هم مهملاتی که شنونده را مدهوش میکند مثل هاله
نور و آب و سیب زمینی ، حیران و از شهامتشان در ورود به
عرصه شعر و شاعری و ادبیات ، شگفت زده میباشیم !!
بستن این پنجره
[[ در مقدمه کتاب «این جویبار جاری» ذکر شده که در نظر رییس جمهور
شاهنامه "منظومه‌ای توحیدی"، فردوسی "احیاگر هویت ملی"، مولانا "جاری
در جان انسان‌ها" و حافظ "بهره‌مند و برخوردار از دولت و گنج بی‌کران عشق"است ونگاه وادبیات رودکی برکلام ومنطق مبتنی بربمب اتم غالب وچیره است؛//
رییس جمهور فراخور و مقتضای حال و مقام و از طریق تمثیل و تمثل از
چاشنی شعر در گفته‌ها و سخنرانی‌های خویش بهره گرفته و فضا را تلطیف
می‌نماید و در جایگاه و مکانت شاعری و سخنوری دکتر احمدی نژاد در
وصف انسان کامل «امام زمان(عج)» یا در مقام مفاخره یا پاسخ به برخی
شبهات و شایعات از زبان شعر بهره جسته و پاسخی در خور داده‌اند.//]]
البته برای ایشان و دگر کسانی که این خبط بزرگ را کرده اند همین بیت از
غزل حافظ شیرین سخن بس است که :
ای مگس عرصه سیمرغ نه جولانگه توست
عرض   خود میبری و زحمت   ما   میداری